تور ارزان استانبول: سفرنامه استانبول - چای قند پهلو

بهترین تجربه سفر را با تور ارزان استانبول در خاطراتتان ثبت کنید. از استانبول زیبا دیدن کنید و لحظات زیبایی را در این شهر تاریخی و تفریحی بگذرانید.

آب و هوا

استانبول در هر فصلی از سال بی نظیره…تابستان ها از اواسط جولای تا اواسط آگوست هوا آفتابی و مرطوبه و پاییز و بهار معمولا هوا متغیره و هر لحظه هم امکان باریدن بارون وجود داره که باعث زیبا تر شدن شهر میشه. زمستان ها هم معمولا هوا بارونی با برفیه…

تا امروز 3 بار شده که به استانبول سفر کردم و اولین باری که تصمیم گرفتم از این شهر بی نظیر دیدن کنم حدود 3 سال پیش و دقیقا روز کریسمس بود. مثل همواره چمدان کوچکم رو سبک برداشتم و برای سفری پر ماجرا راهی فرودگاه شدم. سفری چهار روزه در هتل تکسیم اکسپرس استانبول که علت انتخاب من برای این هتل نزدیکی اون با خیابان تکسیم بود. قبل از اینکه براتون از سفرم بگم جزئیات و نکاتی رو که تجربه کردم با شما در میان میذارم.

من زمستان رو برای سفرم به استانبول انتخاب کردم چون هم در تعطیلات کریسمس بود و هم اینکه دوست داشتم حال و هوای کریسمس و حراج های استانبول رو تجربه کنم. اما برترین زمان برای کسانی که می خواهند از سرگرمیات آبی و شهر بازی و قدم زدن کنار ساحل بیشتر لذت ببرند اوایل تابستانه که هوا نه آنچنان گرم شده و نه سرمای بهار و پاییز رو داره.

حمل و نقل

برای حمل و نقل توی استانبول برترین راه اینه که از کارت های حمل و نقل بهره ببرید و هزینه هاتون رو کمتر کنید.

قیمت ها با این کارت به صورت نزولی محاسبه می شه. مثلا اگر با اولین سفر 2.6 لیر از حساب کم می شد، برای سفر دوم تا دو ساعت بعد 1.85 لیر حساب می شد و همینطور سفر سوم 1.4 لیر محاسبه می شد که این موضوع با توجه به جهت هایی که من برنامه ریزی نموده بودم، تا حد زیادی به نفعم می شد. در خصوص این کارت ها باید بدونید که اگر تعدادتون چند نفره و چند روز تو استانبول هستید، حتما برای هر نفر یک کارت بخرید تا هزینه هاتون کمتر شه و کارتتون رو هم نگه دارید تا تو سفر های بعدی هم ازش بهره ببرید. شارژ کردن این کارت ها هم خیلی آسونه، فقط کافیه که اون رو جلوی دستگاه بگیرید و بعد مبلغ مورد نظرتون را به صورت اسکناس صاف داخل دستگاه بندازید تا کارتتون به همان اندازه و بدون کسر کارمزد شارژ بشه.

مترو

یکی از برترین و سریع ترین راه های حمل و نقل در استانبول، که از ساعت 6:15 تا 12 شب فعاله. هزینه اون رو هم می تونید هم با استانبول کارت و هم بلیط پرداخت کنید که با استانبول کارت تقریبا 2.70 لیر میشه.

اتوبوس

یکی دیگه از راه های حمل و نقل توی این شهر اتوبوسه که معمولا بخاطر ترافیک زیاد سریع نیست اما توی خیلی از جهت ها حرکت میکنه و این یکی از مزیت هاش حساب میشه. کنار همه اتوبوس ها هم جهت و ایستگاه های مهم نوشته شده که می تونید با چک کردن اون ها خیلی راحت توی ایستگاه مناسب پیاده شید. ساعت کارشون از 6 صبح تا 12 شبه و کرایشون هم با استانبول کارت تقریبا 1.7 لیر میشه.

تراموا

یکی از جالب ترین وسایل حمل و نقل عمومی توی استانبول، ترامواست که دنیاگرد ها هم معمولا علاقه زیادی بهش دارند. هزینه ترامواها هم با استانبول کارت کمتره و تقریبا برای هر جهت حدود 2.60 لیر میشه.

تاکسی

تاکسی ها هم یکی دیگه از گزینه های رایج توی حمل و نقل هستند و برای پرداخت هزینه اون هم می تونید از استانبول کارت بهره ببرید و کرایه کمتری پرداخت کنید. هزینه هر جهتی که با تاکسی برید از 2,60 لیر آغاز میشه و اگه بخواید تاکسی دربست بگیرید باید هزینه 4 نفر رو حساب کنید.ساعت کار تاکسی ها هم معمولا از 6 صبح تا 12 شبه.

دلموش

ون های زردی که داخل اون تقریبا 10 نفر جا میشن و کرایشون هم از تاکسی کمتر و از اتوبوس یکم بیشتره. برای استفاده از اون هم باید پول نقد به راننده بدید.

هزینه ها

واحد پول کشور ترکیه لیره و با علامت ₺ معین میشه. در خصوص هزینه های سفر به استانبول باید بگم که خرج کردن توی این شهر خیلی شبیه تهرانه و در خصوص خیلی گزینه ها مثل خرید لباس حتی خیلی بهتر از اونه. در کل استانبول پر از لباس ها و کیف کفش های مجذوب کنندهیه که هر کسی رو به خرید راغب می کنه پس برای خریدتون برنامه ریزی کنید و سعی کنید روز اول هول نشید و پولتان رو تمام نکنید، قیمت ها رو کمی در جاهای مختلف چک کنید و با اطمینان بیشتر خرید کنید. هزینه روزانه برای هر نفر توی استانبول تقریبا 188 لیر میشه.

هتل و هاستل

هزینه هتل با سطح میانه توی استانبول از شبی 70 لیر آغاز میشه و مسلما هر چقدر هتلتون لوکس تر باشه و امکانات بیشتری داشته باشه، هزینه اون هم بیشتره. هزینه هاسل هم تقریبا از شبی 25 تا 30 لیر آغاز میشه و اون هم با توجه به امکاناتش گرون تر میشه.

غذا در استانبول

هزینه یک وعده غذا در استانبول و در یک رستوران معمولی شهر معمولا از 35 لیر آغاز میشه.

اسکندر کباب

از برترین غذاهای این شهر هم که باید امتحانش کنید اسکندر کبابه که غذای گوشتی و چربیه که واقعا طعم بی نظیری داره.

در این چند باری که به استانبول سفر کردم به این نتیجه رسیدم که شناخت یک اسکندر کباب و دونر خوب برای خود ترک ها هم کار سختیه اما من با چند فروشگاه زنجیره ای خوب آشنا شدم که بین مردم استانبول هم محبوبیت ویژه ای داره. یکی از اونها اچ دی اسکندره که تو اغلب مراکز خرید هم نمایندگی داره. نمایندگی بعدی کاساب دونره که رستورانی با کیفیت با کباب و دونری بی نظیره که تو مرکز خرید جواهیر و فروم استانبول نمایندگی داره. رستوران زنجیره ای دیگه ای که کباب و دونر با کیفیت و بی نظیری داره و تو بیشتر مراکز خرید هم شعبه داره، جای دونره و جالبه که بدونید از اونجایی که این رستوران ها حالت رقابتی دارند همشون تو بیشتر مراکز خرید شعبه دارند و قیمت اسکندر کباب اونها مشابه و در حدود 20 لیر است.

تقریبا نیمه شب بود که به سمت فرودگاه راه افتادم، همه چیز به راحتی و بدون تاخیر سپری شد و هواپیما راس ساعت مقرر پرواز کرد. پرواز من کلاس اکونومی هواپیمای ترکیش ایرلاین بود که خدمات خوبی هم داشت.

بعد از چند دقیقه که هواپیما پرواز کرد، همه مسافران با نوشیدنی و شکلات پذیرایی شدند که مهم ترین علت برای این پذیرایی، جشن کریسمس بود. کمی بعد مهمانداران به همه مسافران هندسفری هایی قرمز در بسته بندی پلاستیکی دادند تا راحت تر فیلم و موزیک مورد علاقه خود رو دیدن نمایند. پذیرایی غذا و نوشیدنی کمی بعد تر بود و چون حدود ساعت 4 صبح بود با غذای مخصوصی که بیشتر شبیه صبحانه بود پذیرایی شدیم و بعد از اون هم چند بار چند مدل کیک و نوشیدنی برای مسافران آوردند.

در طول سفر من کمی فیلم دیدم و نیم ساعتی هم خوابم برد تا اینکه بعد از حدود 3 ساعت وارد فرودگاه آتاترک استانبول شدیم. تو فرودگاه بعد از کنترل پاسپورت و گرفتن بار، دنبال نام تور خودم رو بین تابلو هایی که لیدرها داشتند بودم و بعد از اینکه همه مسافران تور جمع شدند با لیدر راهی هتل شدیم.

شهر تقریبا خلوت بود و لیدر هم درباره استانبول و تورهایی که برای این چند روز برنامه ریزی نموده بود، برامون می گفت و قبل از پیاده شدن مسافر ها تو هتلشون نام اون ها رو در تور ها ثبت نام و هزینه هاشو دریافت می کرد. من هم در 2 تا توری که برام جالب بود ثبت نام کردم که اولی تور رایگان خرید و دومی هم تور جزیره بیوک آدا بود. هزینه تور جزیره 60 دلار بود. به لیدر گفتم که چرا انقدر زیاد… و اون با خنده گفت هزینه ها زیاده چون برنامه های خوبی براتون داریم و قول می دهم که از این تور خیلی لذت می برید. در هر صورت هزینه رو پرداخت کردم و بعد از اون وارد هتل شدم.

محل اقامت من در استانبول

من برای اقامتم توی استانبول هتل تکسیم اکسپرس رو انتخاب نموده بودم که به میدان تقسیم و خیابان استقلال که معروف ترین خیابان شهره هم نزدیک بود و می تونستم پیاده خیلی از جهت هارو طی کنم. در هتل برخورد کارکنان واقعا خوب بود و اتاق ها هم تمیز و با سرویسی مناسب به نظر می رسید و دید خوبی هم داشت که این موضوع نیز برای من تا حد زیادی مهم بود. به نظرم همه چیز برای آغاز یک روز هیجان انگیز تو استانبول محیا بود.

روز اول

بعد از کمی استراحت حدود ساعت 8 برای صرف صبحانه به رستوران هتل رفتم. به نظرم تنوع غذایی و کیفیت غذاها واقعا خوب بود. من برای صبحانه اندازه کمی ژامبون، پنیر، سبزیجات و زیتون به همراه آب میوه برداشتم و بعد از خوردن یک صبحانه کامل راهی بیرون شدم.

قبل از رفتن از پذیرش هتل نقشه جهت های استانبول رو گرفتم و به سمت خیابان استقلال راه افتادم. دقیقا روز بعد از کریسمس بود و هوا کمی سرد بود. جلوی بیشتر مغازه ها و هتل ها درخت کریسمس زیبایی بود که جلوه جالبی به شهر می داد. کمی که جلوتر رفتم به میدان بزرگ و زیبای تکسیم رسیدم. مکانی که به عنوان مهم ترین سر زنده ترین میدان استانبول شناخته میشه و اصلا مهم نیست چه ساعتی از شبانه روز باشد که از اون دیدن می کنید چون این میدان همواره شلوغ و پر هیاهو است.

مجسمه ای دو طرفه و بزرگ وسط میدان قرار داره که یک سمت اون مصطفی کمال یا همان آتاتورک رو در قامت رهبری نشان می دهد و طرف دیگه این مجسمه هم آتاترک لباس سربازی و در حال رهبری نیرو های ترکیه.

افراد زیادی کنار این مجسمه ها عکس می گرفتند و به کبوتر هایی که اون اطراف پرواز می کردند، دانه می دادند. قسمت روبرو و سمت راست این میدان چند گلفروشی جالب و زیبا وجود داشت که اونطور که به نظر می رسید توی این گلفروشی ها انواع تاج گل برای سر دختر ها هم فروخته می شد و خیلی از دنیاگرد ها هم برای خرید تاج گل به سراغ این مغازه ها می رفتند.

بعد از اون کمی پیاده رفتم تا به خیابان استقلال رسیدم. خیابانی شلوغ و پر از هیایو و انرژی که توی دو طرف اون مغازه های زیادی از برند های مختلف وجود داره و مکان خوبی برای خرید محسوب میشه. تمام خیابان ها و ساختمان های اون با چراغ هایی زیبا برای کریسمس تزئین شده بود و از نزدیک ظهر هر لحظه هجوم جمعیت بیشتر می شد. دو طرف خیابان عده زیادی به نواختن موسیقی و شعبده بازی مشغول بودند و مردم دورشان جمع می شدند و تو کاسه هایی که جلویشان بود پول می ریختند. توی جهت 4 جوان ایرانی با گیتار در حال خواندن آهنگی فارسی بودند و جمعیت زیادی هم به آنها گوش می دادند. من هم کمی صبر کردم و بعد از گوش دادن به آهنگ زیبایی که خواندند جهتم رو ادامه دادم. همه جا پر از جنب و جوش و انرژی بود. درست مثل وقتی که تو ایران شب عیده همه به خیابان ها می ریزند اما برام جالب بود که اونها بعد از کریسمس هم این انرژی رو حفظ می نمایند و همان شور و حال رو دارند. تو امتداد این خیابان قدم می زدم و از مغازه های زیادی که بخاطر کریسمس حراج نصف قیمت زده بودند، دیدن می کردم. قیمت ها واقعا خوب و بی نظیر بود ولی از اونجایی که شنیده بودم برای خرید از ترکیه نباید عجله کنم و همواره ممکنه قیمت بهتری هم وجود داشته باشه، فقط چند چیزی که واقعا خوشم امده بود خریدم و ادامه خریدم رو به جاهای دیگر موکول کردم. چیز جالبی که وجود داشت این بود که دستفروش های زیادی تو این خیابان بلوط ذغالی می فروختند پس برای تست یک پاکت بلوط به قیمت 10 لیر خریدم. مزه عجیبی بود. طعم ذغالی بلوط برای جالب و نو بود. من همواره تو سفرهام علاقه زیادی به امتحان کردن چیز های نو و نو دارم و معتقدم نیمی از فرهنگ و جاذبه های هر شهری تو چیز های نو و غذاهای آن نهفته است.

ساعت حدود 1 بود و کم کم باید در پی رستورانی برای ناهار می گشتم. به رستوران KFC که رسیدم به سمت پذیرش رفتم تا غذا سفارش بدهم که متوجه شدم خانومی که سفارش میگیره کاملا به زبان فارسی مسلطه. دختری تقریبا 18 یا 19 ساله به نظر می رسید، ازش پرسیدم که چطور اینقدر روان فارسی حرف میزنه و اون در جواب گفت که اونقدر مسافر ایرانی اینجا میاد که من برای ارتباط راحت تر با آن ها یاد گرفتم فارسی صحبت کنم. مرغ اسپایسی با سیب زمینی سرخ شده سفارش دادم. طعم غذا بد نبود ولی کیفیت اون قابل مقایسه با غذاهایی که قبلا تو نمایندگی های دیگه از این رستوران خورده بودم، نبود و در سطح پایین تری قرار داشت.

بعد از ناهار از یک سوپرمارکت تو نزدیکی میدان تکسیم یک استانبول کارت به قیمت 6 لیر خریدم تا برای رفتن به جاهای دیدنی شهر از مترو و اتوبوس استفاده کنم. ایستگاه متروی تکسیم سمت راست میدان قرار داره برای دیدن کاخ توپکاپی و مسجد ایاصوفیه با مترو راه افتادم.

تو ایستگاه کاباتاش پیاده شدم و بعد از اون با تراموی T1 به ایستگاه گلهانه که نزدیکای کاخ توپکای قرار داشت، رفتم. این کاخ از اواخر قرن 15 هجری قمری به عنوان محل زندگی و حکمرانی سلاطین عثمانی محسوب می شد و از اونجایی که محل حکمرانی حاکمان زیادی بوده، هرکدام قسمت های نو بهش اضافه کردند و تغییرات زیادی تو طول زمان در اون ایجاد شده. این کاخ به عنوان بزرگ ترین کاخ دنیا و اولین موزه جمهوری ترکیه محسوب میشه.

فضای داخلی کاخ خیلی دیدنی بود سقف و دیوار ها با گچ بری های رنگی و طلایی تزئین شده بود و تو قسمتی از حرم هم نیز عکس بزرگی از خرم سلطان وجود داشت. تمام حرم با نوشته هایی از دعاها و نام های خدا پر شده بود. تو این کاخ مجسمه ها و تابلو های زیبایی از دوران عثمانی وجود داشت که دیدنی اون برای همه گردشگران و بازدید نمایندگانی به این کاخ آمده بودند، واقعا جالب بود.

تو قسمت موزه این کاخ انواع عتیقه های ایرانی، عثمانی، چینی و هندی از دوران های مختلف تاریخ نگهداری می شد که در کنار همه اونها توضیحاتی هم نوشته شده بود به علاوه یک کد هم کنار اونها نوشته شده بود که برای افرادی که از راهنمای صوتی استفاده می کردند تعبیه شده بود. این فراد موقع ورودی مبلغ 25 لیر دستگاه رو اجاره می کردند و با اسکن کد به توضیحات هر اثر گوش می دادند. بعلاوه یکی از زیبا ترین مکان های دیدنی این موزه مقبره اسکندر مقدونی بود که واقعا ارزش دیدن داشت. این نکته رو هم بدانید که عکس برداری به طور کلی در این موزه ممنوع بود. بعد از دیدن کاخ با ده دقیقه پیاده روی به سمت مسجد معروف استانبول یعنی ایاصوفیه رفتم.

برای بازید از این مسجد وقت زیادی نداشتم و چون زمستان بود زمان بازدید مسجد تا ساعت 5 بود برای همین زود به داخل مسجد رفتم و از موزه جالب آن دیدن کردم. معمار این مسجد واقعا شگفت انگیز بود و بعد از این همه سال هنوز هم یکی از تحسین برانگیز ترین معماری استانبول محسوب می شد. دیدن این بنا ها واقعا برام جالب بود و با خودم می گفتم کاش از صبح برای دیدن اون می آمدم و وقت بیشتری رو برای دیدنی این بنا های مجذوب کننده داشتم.

بعد از برگشت با مترو تو میدان تکسیم برای شام به دونر تکسیم رفتم و بعد از خوردن دونری با قیمت 15 لیر، خیلی زود به هتل برگشتم. مزه اون خوب بود اما تو سفر های بعدیم به استانبول متوجه شدم که دونر های خوشمزه تری هم میشه تو استانبول خورد.

روز دوم

روز دوم قرار بود با لیدر تور برای دیدن مراکز خرید و اوتلت های استانبول بریم پس صبح زود بیدار شدم و برای صبحانه به رستوران هتل رفتم. امروز هم تنوع غذاها خوب بود که یکدفه چشمم به آش دوغ مخصوصی که روی میز بود افتاد. کمی از مزه آن چشیدم. چیز خاصی نداشت بیشتر شبیه دوغ داغ با اندازه کمی سبزی بود و به نسبت آش دوغ هایی که در ایران خورده بودم مزه کم تری داشت. صبحانه هم رو تمام کردم و راس ساعت 9 به همراه لیدر به سمت مراکز خرید راه افتادیم.

بیشتر مراکز خرید استانبول از ساعت 10 صبح باز میشن و تو زمستان تا ساعت 5 تا 6 عصر هم بازه. اولین مرکز خریدی که برای دیدن رفتیم آکاسیا بود. این مرکز خرید 6 طبقه بود رستوران های بالایی اون رستوران و مراکز سرگرمیی بودند. تو قسمت پایین اون درخت کریسمس چراغانی شده قشنگی با عروسک های جالب قرار داشت که خیلی از مردم برای دیدن عکس گرفتن کنار اون ایستاده بودند و بچه ها با دیدنی چراغ ها و عروسک ها ذوق زده می شدند. انواع پوشاک و کیف و کفش و لوازم آرایشی بهداشتی برند و بعلاوه نمایندگی بیشتر برند های غذای دنیا تو این مرکز دیده می شد. برخی مغازه ها هم تا 50 درصد آف خورده بودند و قیمت هاشون بد نبود اما به طور کل بیشتر جنس ها گران و برند بودند.

بعد از 1.5 ساعت گشت تو این مرکز خرید برای رفتن به مرکز خرید بعدی آماده شدیم. از اونجایی که قرار بود تو یک روز از چندین جا دیدن کنیم برای همین برنامه تور جوری تنظیم شده بود که برای هر مرکز خرید حدود 1.5 تا 2 ساعت زمان صرف می کردیم. مقصد بعدی مارمارا فروم بود که فاصله نزدیکی تا آکاسیا داشت. این مرکز خرید لوکس هم حدود 300 برند ترکیه ای و بین المللی رو تو چندین طبقه ارائه می داد و از اونجایی که 16 سالن سینما و مراکز سرگرمیی و رستوران های خوبی داشت برای کسانی که به سرگرمی و خرید در کنار هم علاقه دارند گزینه خوبی محسوب میشه.

بعد از اون به سمت مرکز خرید اوت لت کاله رفتیم. اوت لت استور به مغازه هایی گفته می گردد که تو اون انواع اجناس حراجی به فروش میرسه. تو مراکز خرید اوت لت مغازه های مختلفی از برند های مختلف دنیا وجود داره و بیشتر جنس ها مربوط به چند فصل قبل تر و یا سال قبله و به همین علت قیمت های پایین تری داره و خیلی وقت ها با 50 تا 70 درصد حراج به فروش میرسه. مرکز خرید اوت لت کاله در حدود 4 طبقه بود و اجناسی از برند های مختلف رو با حراج های خوبی ارائه می داد.

برخی مغازه ها واقعا جنس های خوب و قیمت های مقرون به صرفهی داشت و برخی هم فقط لباس های از مد افتاده و قدیمی هر برند رو برای فروش گذاشته بود. به طور کلی اگر تو مغازه های این مرکز خرید خوب بگردید حتما می توانید لباس ها و اجناس خوبی با برترین قیمت بخرید. از مهم ترین مراکز اوت لت های استانبول اوت لت آسیا، اوت لت کاله، اوت لت اولیویوم، آرمونی پارک، ایرپورت، ونیزیا، کلونی، دیپوسایت، استانبول کارت و فکس سیتی هستند که در واقع این مراکز، محل مناسبی برای خرید با قیمت مناسب و کیفیت خوب هستند. که به نظر من مراکز آسیا، ونیزیا و کاله بین اوت لت ها، کالکشن نو تر و اجناس بیشتری نسبت به بقیه داشتند. اگر بخوام به طور کلی برترین و لوکس ترین مراکز خرید استانبول را با نو ترین و به روز ترین لباس های برند معرفی کنم، پیشنهاد من برای شما مرکز خرید جواهیره که از بزرگ ترین مراکز خرید استانبول به شمار میره که تو 6 طبقه انواع برند ها با قیمت های متفاوتی توی اون به فروش می رسه و هر روزه از 10 صبح تا 10 شب بازه. این مرکز خرید اجناس به روز و شیکی از برترین برند های دنیا را ارائه می دهد و نسبتا مرکز خرید گرانی حساب میشه اما تو فستیوال ها و جشن ها و بعلاوه حراج های فصلی یکی از برترین مرکز خرید های استانبول برای خرید محسوب میشه.

مورد بعدی مرکز خرید پالادیومه که خیلی معروف و بزرگه و با معماری زیبا و خاصی ساخته شده و بیش از 190 فروشگاه مختلف داره. این مرکز خرید تو قسمت آسیایی استانبول واقع شده از لوکس ترین و به روز ترین مراکز خرید به شمار میره که ساعت کار اون هم از ساعت 9 صبح تا 10 شب است. اگر بخوام چند مرکز خرید مهم و لوکس دیگه تو استانبول رو به شما معرفی کنم، برترین گزینه ها استانبول مال، زورلو سنتر، مرکز خرید ترامپ در برج های ترامپ، ایستینیه پارک و زورلو سنتر هستند.

خب حالا برمی گردیم به ادامه سفرم از روز دوم به استانبول؛ ساعت حدود 2 بود و مرکز خرید بعدی ما اوت لت اولیویم بود. مرکز خریدی پر از ایرانی که با ورود به اون کاملا متوجه این قضیه خواهید شد. تو این مرکز خرید برند های زیادی از پوشاک ترکیه و لباس هایی با برند های بین المللی با قیمت های خیلی مناسب به فروش می رسید. موقع خرید از مراکز اوت لت یادتون باشه که برخی از اجناس ممکنه لک یا پارگی داشته باشن مخصوصا جنس هایی که داخل سبد می گذارند پس در انتخابتان دقت کنید. این مرکز خرید حدود 118 مغازه، چند رستوران و سینما و مراکز سرگرمیی داره. مورد دیگه ای که باید در خصوص این مرکز خرید بدونید اینه که با اینکه الیویوم مرکز خریدی اوت لته اما همه زمان های سال تخفیف ندارد و تنها تو تاریخ های معینی مثل کریسمس و عید ها و حراج های فصلی قیمت ها مقرون به صرفه تره. پس قبل از رفتن حتما در خصوص زمان حراج های اون هم تحقیق کنید.

در مرکز خرید های استانبول مخصوصا اوت لت ها همواره حواستون به کیف و وسایلتان باشد چون جیب بر و سارق در این جا ها کم نیست. بعد از اون ما برای صرف غذا به قسمت رستوران ها در طبقه بالا رفتیم. غذای اون روز به عهده تور بود. بعد از چند دقیقه یک بشقاب با برنجی که روش مرغ و نخود بود به همراه دوغ آورند که ظاهرا نامش تاووک پیلاو بود.

این غذا در واقع یک غذای خیابانی در استانبول محسوب میشه و به وسیله گاری های مخصوص شیشه ای نیز تو سطح شهر به فروش می رسد. طعم مرغ اون تقریبا خوب بود اما برنج حالت چسبنده و سفت داشت که نسبت به برنج هایی که ما در ایران می خوریم با روش متفاوتی درست شده بود. اندازه غذا هم تقریبا کم بود و خیلی ها دوباره غذا سفارش دادند و از مزه برنج به لیدر شکایت می کردند. اما طعم دوغ اون به نظرم واقعا خوشمزه و غلیظ تر از دوغ های ما بود و بعدش چندین بار دیگر هم در جاهای مختلف دوغ خوردم و پیشنهاد می کنم حتما تو استانبول طعم اون رو امتحان کنید. بعد از اون حدود ساعت 4 به سمت مرکز خریدی که سوغاتی های خوراکی و انواع صابون ترکیه رو میفروخت، رفتیم. به نظر من جای جالبی نبود. قیمت ها گرون بود و به نظر می رسید تنها هدف تبلیغاتی داشت که پیشنهاد می کنم تا جای امکان از چنین جاهایی خرید نکنید. بعدش حدود ساعت 5 به هتل برگشتیم و هوا کمی بارانی بود من تصمیم گرفتم تا از حدبیشتر زمانم تو استانبول درست استفاده کنم پس پیاده به طرف خیابان استقلال راه افتادم و کمتر از 10 دقیقه دیگر به اونجا رسیدم. امروز تصمیم گرفته بودم تا شب برترین خوراکی ها و مجذوب کنندهیت های خیابان استقلال را کشف کنم. خیابان خیلی شلوغ بود و نم نم باران باعث نشده بود تا جمعیتی که تو این خیابان قدم می زدند کمتر بشه.

کمی که جلو تر رفتم از نان سیمیت که گاری های زیادی تو خیابان استقلال آن رو می فروختند،خریدم. نانی حلقه ای پر از کنجد با حدود 1500 لیر، مزه ای شبیه نان بربری سفت و کنجدی داشت.

به راهم ادامه دادم و تصمیم گرفتن تا با تراموا که تنها وسیله نقلیه این خیابانه، ادامه جهت رو طی کنم تا زود تر به قسمت فروش سوغاتی های خوراکی برسم.

کمی جلوتر و کنار مغازه های باقلوا فروشی پیاده شدم. تو این جهت قنادی ها و کافه های زیادی هستند که باقلوای اصیل استانبولی رو به صورت تازه تهیه و به فروش می رسونند و میتونید با ورود به این مغازه ها از باقلوا و باسلوق های تازه ای برای سوغاتی بخرید.

کمی جلوتر که رفتم سمت راست جهتی مثل کوچه توی ادامه راه بود که در ابتدای اون انواع لوازم مربوط به موسیقی داشت و بعد از اون چندین مغازه کنار هم انواع سوغات، صنایع دستی، نماد و ظروف زیبا رو می فروختند که البته قیمت ها تو این مغازه ها خیلی متفاوت بود. موقع خرید یادتون باشه حتما تو چند تا مغازه قیمت رو چک کنید و بعد لوازمی که می خواهید رو بخرید. بعد از گشت و گذار تو این قسمت ها تصمیم گرفتم جهت رو پیاده برگردم. هوا تاریک بود و هنوز جمعیت هر لحظه در حال بیشتر شدن بود و تازه افراد زیادی برای قدم زدن و دیدنی اجراهای زنده کنار خیابانی به خیابان استقلال اومده بودند. از اول راه توجهم به موسیقی جالبی که چند تا سرخپوست کنار خیابان اجرا می کردند جلب شد. کمی جلوتر چند نفر در حال نواختن و خواندن آهنگ عربی بودند و چیزی که برام جالب بود این بود که افراد مختلف با زبان های مختلفی در حال انجام بودند و هرکس هر هنری که داشت نشون می داد.

مجذوب کنندهیت های این خیابان اونقدر جالب بود که متوجه گذشت زمان نمی شدم. ساعت حدود 11.5 بود تو میدان تکسیم چشمم به رستورانی به نام پهلوان افتاد و برای خوردن شام به داخل رفتم.

تنوع غذایی تو این رستوران خیلی زیاد بود و برخی غذا ها کمی عجیب به نظر می رسید غذا ها توی ظرف هایی فلزی ریخته شده بود. بین اونها غذاهایی مثل کتلت، دلمه، آبگوشت، مرغ، ماهی، مرغ سخاری، کوفته، سبزیجات پخته، ماکارونی، انواع سالاد و ماست به چشم می خورد. انتخاب غذا به صورت سلف سرویس بود و من تصمیم گرفتم تا از چند مدل مختلف امتحان کنم.

قبل از امتحان کردن طعم غذاها از رفتار و سرویس دهی رستوران زیاد خوشم نیامد و با چشیدن غذاها هم متوجه شدم که سرده و طعم جالبی هم نداره. قیمت ها هم تو این رستوران به نسبت زیاد بود و مخصوصا برای دنیاگرد ها گرون تر حساب می کردند و یک پرس غذایی که من سفارش دادم با توجه به طعم معمولی که داشت حدود 50 لیر شد. بعد از اون به سمت هتل حرکت کردم و این روز هم با ماجرای جالب و تجربه های نو به انتها رسید.

روز سوم

روز سوم قرار بود با تور از جزیره بیوک آدا دیدن کنیم. ساعت 8.5 به همراه لیدر تور به سمت جزیره حرکت کردیم. این جزیره نزدیک استانبول و توی دریای مرمره قرار گرفته است و از محبوب ترین و بزرگ ترین جزایر این شهر محسوب میشه. این جزیره تو دوران بیزانس تبعیدگاه شاهزادگان محسوب می شد و جالبه که هیچ وسیله نقلیه ای که با سوخت کار کنه وجود نداره و مردم عادی هم در این منطقه از دوچرخه، موتور و سه چرخه های برقی و کالسکه برای حمل و نقل استفاده می نمایند. از میدان تکسیم می گردد با خط F1 مترو خیلی راحت به اسکله کاباتاش رسید و اونجا هم می توانید از دستگاه های تهیه ژتون، با 5 لیر و یا کمی بیشتر ژتون کشتی بخرید. دکمه آبی رنگی که سمت چپ واقع شده است مخصوص تعداد ژتون و دکمه سبز سمت راست مخصوص اضافه پوله.

اما برای من که 60 دلار هزینه نموده بودم و تور خریداری نموده بودم، خدمات این تور شامل ترانسفر از هتل، بلیط رفت و برگشت تا جزیره، گشت با کالسکه و ناهار تو رستوران های ساحلی بود که به نظرم اگه همه هزینه ها رو جدا پرداخت نموده بودم و با اتوبوس یا مترو می اومدم خیلی به صرفه تر بود. بعد از تهیه ژتون با چندیدن ورودی روبرو می شوید که باید حتما دقت کنید و از ورودی درست وارد محوطه بشید. کشتی معمولا هر 1 ساعت یک بار حرکت می نماید و رفت و برگشت اون هم از ساعت 7 صبح تا 9 شبه. برای ورود ژتون رو داخل دستگاه می اندازیم و بعد از سوار شدن تو کشتی ای دو طبقه از یک جزیره دیگر هم عبور می کنید و بعد از 2 ساعت به بیوک آدا می رسید. پس اگر خودتون به این جزیره میرید مراقب باشید تا تو جزیره اشتباه پیاده نشید. طبقه بالای کشتی رو باز بود و مرغان دریایی در نزدیک ما پرواز می کردند بیشتر مسافرانی که تو این قسمت بودند یا عکس می گرفتند و یا برای مرغ های دریایی نان پرت می کردند و اون ها هم نان ها رو روی هوا می گرفتند و می خوردند.

هوا به نسبت داخل شهر خیلی سرد تر بود و برای کسانی که به سرما حساس بودند و یا با بچه ها آمده بودند تحملش سخت تر هم بود. به طبقه پایین تر کشتی رفتم و یک چای با کیک خریدم تا گرم بشم. دیدنی چشم انداز دریا و مرغابی ها و چشم انداز زیبای جزیره که از دور دیده می شد واقعا دیدنی بود. بعد از پیاده شدن از کشتی و عبور از اسکله دقیقا روبروی اون می توانید با دادن 70 لیر کالسکه سوار یشید و 1 ساعت گشتی کامل تو جزیره بزنید.

طول این گشت 1 ساعته، کالسکه 10 دقیقه برای استراحت و عوض کردن اسب می ایسته که این زمان برترین فرصت برای اینه که به اطراف برید و از رستوران های ساحلی غذایی بخرید. موقع پیاده شدن از کالسکه یادتون باشه که خصوصیات اون رو به خاطر بسپارید تا موقع برگشت با مشکل روبرو نشید و اگر جایی رفتید بتونید زود اون رو پیدا کنید. هزینه غذا تو این رستوران های ساحلی برای یک نفر تقریبا حدود 30 تا 40 لیره و برترین غذایی که مخصوص این رستوران های ساحلیه ماهی مخصوص مرمره، کوپرا است.

در این جزیره میتونید 10 لیر پرداخت کنید و در دریا شنا کنید. بعلاوه با پرداخت 7 لیر هم میتونید دوچرخه رو برای کل روز کرایه کنید و سراسر جزیره رو با اون بگردید که پیشنهاد می کنم برای دیدن قسمت های مختلف جزیره هم شده این کار رو بکنید. البته در خصوص قیمت کرایه دوچرخه من تخفیف گرفتم و 5 لیر پرداخت کردم. می توانید از رستوران ها و جایی که دوچرخه کرایه کردید نقشه جزیره رو بگیرید تا راحت تر اطراف پرسه بزنید. اما حواستون باشد که برای بازگشت و تحویل دوچرخه و برگشتن به اسکله درست برنامه ریزی کنید تا به موقع به کشتی برسید.

کلا تجربه یک روز تو این جزیره واقعا جالب و هیجان انگیز بود و تنها اگه هوا یک کمی گرم تر بود میتونست از این هم دلچسب تر باشه.

روز چهارم

روز آخر خیلی زود رسید و من باید ساعت 2 بعد از ظهر چهارمین روز هتل رو تحویل می دادم. به نظرم واقعا زود گذشت و 3 روز گردش برای شهری با این همه سرگرمی و جای دیدنی خیلی کم بود. اما تصمیم گرفتم از صبح تا ظهر این روز هم درست استفاده کنم پس صبح زود از هتل خارج شدم و به سمت ایستگاه مترو رفتم. بازار بزرگ استانبول تو خیابان کاپالی جارچی بود و با نگاه کردن به نوشته های روی تابلو ها و کف سالن متوجه شدم باید با خط F1 فونیکولور به کاباتاش بروم و پس از اون با تواموای خط T1 تو ایستگاه Beyazit kapalicarsi پیاده بشید و جلوتون بازار بزرگ رو می بینید. وقت زیادی برای گردش نداشتم و با عجله وارد بازار شدم. بازاری پر از جنس های مختلف و معماری منحصربه فرد قرن پانزدهم که از قدیمی ترین و بزرگترین بازارهای سرپوشیده دنیا به شمار میره.

اول ورودی بازار مغازه هایی بزرگ و مدرن بود که محصولاتی مثل قالی های دست بافت و انواع جواهرات سنتی داشت. کمی جلو تر پر از مغازه هایی با صنایع دستی و لوازم تزئینی بود.

این بازار از 9 صبح تا 7 شب بازه و تو روز 29 اکتبر با تعطیلی بانک ها تعطیله. سعی کنید ساعت کار بازار رو تو روز های خاص و عید ها چک کنید چون گاهی تغییر می نماید. جالبه که تو سال بیش از 25 میلیون نفر از اون دیدن می نمایند. به علاوه بازار بزرگ استانبول با 265 مغازه 40 پله برقی داره و دیدن از همه قسمت های اون چندین روز زمان لازم داره. بعلاوه آکواریوم بزرگ ترکیه، بزرگ ترین مجموعه سینمایی کشور و 52 رستوران هم تو این بازار قرار داره که دیدن اون ها هم بعد از دیدنی مجذوب کنندهیت های بازار می تواند بسیار جالب باشد. اما من به علت کمبود وقت نتونستم از اونها دیدن کنم. این بازار 21 گیت ورودی داره و سعی کنید حتما موقع ورود نقشه اون رو تهیه کنید و طبق نقشه از منطقه ها و قسمت بندی هایی که میخواید دیدن کنید. چون فروشگاه ها به صورت دسته بندی شده تو قسمت های مختلف این بازار تفکیک شدند. من هم با کمی گردش و خرید سوغاتی تزئینی از بازار خیلی زود تصمیم به برگشت گرفتم تا به ترانسفر برسم. موقع خرید از بازار بزرگ حواستون باشه که قیمت ها رو مخصوصا به دنیاگرد ها خیلی گرون میگن و با چونه زدن میتونید تا حدود 50 درصد پول کمتری برای اجناس پرداخت کنید. من تو این بازار یک چراخ رو میزی موزائیک کاری شده خریدم.

فروشنده اول گفت که قسمت این چراغ 140 لیر است و من تونستم با تخفیف اون رو تا 85 لیر بخرم. بعد از برگشتن به هتل و تحویل اتاق، با ترانسفر تور راهی فرودگاه شدم.

در خصوص تعداد روز هایی که به استانبول سفر می کنید مخصوصا اگر اولین بارتونه باید بگم که برترین کار اینه که سفری بیش از 5 روز رو رزرو کنید. چون این شهر اونقدر مجذوب کنندهه و جاهای دیدنی و مراکز خرید متنوع داره، که 4 روز واقعا برای دیدنش خیلی کمه.

موقع برگشت تو ذهنم همه خاطرات رو مرور می کردم و از تجربه های نوی که کسب نموده بودم خشنود بودم. سفر کردن همواره برام مجذوب کننده بوده و به همه آدم هایی که اطرافم هستند و دوستشون دارم همواره توصیه می کنم تا از لحظه های زندگیشون لذت ببرند و با سفر خاطرات شیرینی برای خودشون بسازند…